این قدر حالم بده و متنفرم از خودم و این دنیا و آدماش و همه ی اونایی که حتا توی 100 سالگی هم دست از کشت و کشتار سر ِ قدرت و پول و مقام بر نمی دارن ، که گاهی وقتا تعجب می کنم چرا و چه جوری من هنوز زنده م...وقتی یادم میاد که یکسال پیش هنوز این بچه ها-دوستامون، برادرها و خواهرامون- زنده بودن و این همه آرزو واسه آینده شون داشتن،و الان جسمشون هم حتا زیر خاک نمونده و پوسیده و از بین رفته، از خودم بی زار می شم...و بیشتر از خودم، از اون آشغالایی که اسم خودشون رو گذاشتن "انسان" و این کارو با همه ی اونا و با ما کردن...روز انتقام می رسه ...اما نمی دونم چند وقتِ دیگه...
چیزی برای گفتن ندارم.حس و حال این روزای من رو، هیچ کس مثل شاملوی عزیز نمی تونه بیان کنه.پس بسنده می کنم به کلام زیبای بامداد.
عاشقان
سرشکسته گذشتند،
شرم‌سارِ ترانه‌های بی‌هنگامِ خویش.
و کوچه‌ها
بی‌زمزمه ماند و صدای پا.
سربازان
شکسته گذشتند،
خسته
بر اسبانِ
تشریح،
و لَتّه‌های بی‌رنگِ غروری
نگونسار
بر نیزه‌هایشان.
□
تو را چه سود
فخر به فلک بَر
فروختن
هنگامی که
هر غبارِ راهِ لعنت‌شده نفرین‌ات می‌کند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس‌ها
به داس سخن گفته‌ای.
آنجا که قدم برنهاده باشی
گیاه
از رُستن تن می‌زند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز
باور نداشتی.
□
فغان! که سرگذشتِ ما
شاملوی بزرگ
با عرض ادب و احترام خدمت شما مدیر عزیز این وبلاگ. وبلاگتون بسیار تکمیل و زیباست و من نهایت استفاده رو بردم همچنین از حضور گرمتون در سایت هم تشکر میکنم
عزیزکم ...
این همه بغض
دیگه مجالی واسه حرف باقی نمیزاره . . .
حال و روز منم بهتر از تو نیست آفتاب .
وقتی می فهمی عشق فریب قشنگی بوده که با اون شب و روزتو پر کردی تا زشتی این دنیا رو نبینی.
سلام
ممنون که بهم سر زدی
حرفاتو خیلی دوس دارم خیلی پاک میگی از ته ته دلت...
خوشحال باش همچین دل صافی داری
همیشه موفق باشی
از ته دلم میگم.
خوشحالم که نوشتی هرچند تلخ
خرداد برای همه تلخ ... چقدر سخته باور اینکه آدمایی پارسال بودن و الان دیگه نیستن چون حق خودشونو خواستن و با سکوت فریاد زدن اما جوابشون گلوله بود و خون
سلام
خوبی افتاب جان
داشتم نکران میشدم
خوشبختانه اومدم میبینم اپ کردی
نکنه مارو فرمواش کردی؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام آفتاب جونم
مرسی که بلاخره اومدی و آپ کردی.
هر چند خیلی غمگین بود
در زمستان ذوق و اندیشه
سبز بودن چه جرم سنگینی است
ساقه هایی که سبزتر بودند
سرخ گشته به خاک غلطیدند
باقی ساقه از این ماتم
برگ های سیاه پوشیدند
نخل را کنده ، بید می کارند
بید مجنون کجا ثمر بدهد
ای که برروی ماه چنگ زدی
باش تا صبح دولتت بدمد
سلامممممممممممممممم. من اومدم
وای آفتاب نمی دونی هر وقت کامتام رو باز میکنم اسمتو میبینم چه کیفی میکنم مخصوصا اگه خصوصی باشه و فقط خودم بخونم.
من خیط شدم نه؟؟؟؟بابا تو اینکه این بچه طرفدار زیاد داره هیچ شکی نیست ولی ای کاش اونم تو بودی. حداقلش این جوری من خیط نمی شدم.
در مورد آپ جدیدت چیزی نمیگم چون نمی تونم. دلیلش رو شاید اگه یه روز حضوری دیدمت بتونم بگم...
خوبی؟! نگرانت شدم...
سلام عزیزم
اتفاقاض روز سالگرد اون اتفاقای نحس منم بدطور حالم گرفته بود ان شاالله هرچه زودتر به سزای اعمالشون می رسن
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
چقدر دلت پره...
آفتاب کجایی؟
حتی کامنت‌هات هم تأیید نمی‌کنی!
اه کجایی تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درد مشترکیم پس خواهیم ماند تا با همیم
آفتاب ... دارم نگرانت میشم کم کم .
دلم برات تنـــــــــــــگ شده. می فهمی ؟!
بیا . فقط بیا ... حتی اگر ....
سلام
دلم واسه خیلی تنگ شده
سلام آفتاب عزیز
خوشحالم که خوشت اومد.
سلام آفتاب عزیزم
نیما دیگه هرگز نمیاد به وبلاگ من. پس نگران نباش.
اما در مورد اون پست باید بگم روز شنبه خودم همه چیز رو پیش نیما اعتراف کردم. چون دیگه از خودم مطمئنم که دیگه برنمی‌گردم.
آره هنوز دوستش دارم. بذار بدونه. هم این رو که دوستش دارم و هم این رو که دیگه برنمی‌گردم.
مهم اینه که خودم رو ساختم و غرورم رو به دست آوردم.
سلام دوست نازنین
با یه شعر زیبا به روزم حتما خوشت میاد.
سلام
اوه اوه!خانم عصبانی!!!!!
آروم باش
و سلام
دوست من شاید فکر کنی که من بنا به گرایشات سیاسیم آدم جالبی از دید تو نیستم . ولی منم از صدای هر تیری که داخل کشور شنیده میشه میترسم . از مزگ جونای وطن میترسم . از درگیری میترسم و بیشتر از اینها استسمار و استعمار نیز میترسم
آفتاب مهربونم فک کنم بهتر یه دستی به سروروی وبلاگ بکشی و یادی از رفیقای گذشته هم بکنب
گر نسیم صبح را برایت ندا نمیزند تو از کنار شیشه های رنگی پنجره .
از کنار گلدان شمعدانی ها فریاد بزن صبح آمده و من هم آماده عاشقی هستم . نسیم تو کجایی
جمع کن بابااااا
حالم از همتون به هم میخوره از بس که بی شعورید.میدونم که هیچوقت هم سر عقل نخواهید امد جون خیلی چیزا جلو چشاتونو گرفته
اون چیزی که جلوی چشممون رو گرفته فکر کنم هاله ی نور مقدس دور کله ی رییس جمهورتون باشه نه؟!!
وای خدا مردم از خنده! مرسی!