خداحافظ شیخ...

خداحافظ شیخ..


به شکوفه ها

به باران

برسان سلامِ مارا...


خبر فوتش یکی از بد ترین خبرایی بود که امسال شنیدم..و چه قدر به اون و حمایت هاش نیاز داشتیم...این همه آدم که حیفم میاد بهشون بگم آدم! این همه کسایی که باید بمیرن و نمی میرن!!چه قدر آدم می تونه آزاده باشه که بتونه به قدرتِ محض برسه ولی به خاطر مردم و به خاطر این که می دونست قدرت چه بلایی سر "انسانیت" میاره ترجیح داد که سال ها تو ی خونه ی خودش در نهایت تنهایی و مهجوری باقی بمونه...اون چشمهاشو به روی قدرت بست و در های بهشتِ تمثیلی رو به روی خودش باز کرد...اما تو هیچ وقت تنها نبودی شیخ! تو همیشه با ما بودی و ما با تو خواهیم ماند...

چه اهمیتی داره اگه از القاب دهن پر کن برای انتشار خبر تولد دوباره ش استفاده نمی کنن...اون آزاده بود و آزاده رفت...

و خاطره ت تا جاوید ِ جاویدان در گذرگاهِ ادوار داوری خواهد شد...


روحش شاد...

نظرات 34 + ارسال نظر
سیگار برگ یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:34 ب.ظ

منتظری فوت شد؟!بذار اخبار رو یه سرچی بکنم!

کتایون یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:38 ب.ظ http://www.daysofourlives.blogfa.com

سلام آفتاب جان
خب منم یه جورایی شکه شدم!اینکه آدم توی این دنیای بزرگ مجازی یکی مثل خودش پیدا کنه خیلی میتونه جالب باشه.البته بیشتر دوستایی که من توی این دنیا دارم تقریبا از یک لحاظ هایی وجوه اشتراک زیادی باهام دارن و الان چندین ساله که از دوستیمون میگذره.
بیشتر دوستانی که برام کامنت میذارن رو ۳سالی هست میشناسم و حتی چند تا شونو دیدم.البته چند نفری هم بودن که الان دیگه نیستن و سرشون حسابی شلوغ شده.
اما با همه ی اینها پیدا شدن یه دوست تازه کلی منو سر ذوق میاره.اونم کسی مثل تو که همکار هم هستی باهام.تو هم زبان تدریس میکنی؟
خیلی دوست دارم بازم راجع بهت بدونم.
راستی منچستر رو اصلا خوب نیومدی.حالم از وین رونیش بهم میخوره.
تیم فقط چلسی.فرانک لمپارد.خوزه ی نازنین.
بازم خیلی خوشحالم از آشناییت.لینکتو میذارم.
یادداشت قبلیت فوق العاده بود.
راستی نمیدونم چرا وبت وقتی برام باز میشه یه جورایی بهم ریخته ست.قالبش مشخص نیست!شایدم ایراد از طرف منه!نمیدونم.
موفق باشی.

یک زن یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ب.ظ

آفتاب کلی ناراحت شدم ...من دنیا ی اونو به خودم نزدیک تر می دیدم چون روزهای بیشتری می شناختمش و میگم آیا جبران میش و فقدانش ؟
تند نرو نگرانتم

2mim یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ب.ظ http://www.2mim.mihanblog.com

Salam,
Webe bahal va jazzabi dari,
age mayeli webe mano ba name " 2mim | Sargarmi , Tafrihi " (albatte be farsi) link kon va khabaram kon ta kheyli zood linket konam.
Movaffagh bashi.
Bye

نازی یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:17 ب.ظ http://asali-n.blogfa.com/

نمیدونم چی بگم.امروز از در و دیوار غم بارید.5 تا از هم کلاسیامو گرفتن و منتظری دیگه منتظر نموند...

سیگار برگ یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ب.ظ

اتفاقا الان داشتم از بی بی سی مصاحبشو می دیدم که فرتی زدن بی بی سی رو ترکوندن!
خدایی ادم مصاحبشو می بینه کیف می کنه...انصافا ادم خوبی بود و شیخ بودن بهش نمیومد!
روحش شاد ...امیدوارم از اون دنیا سرنگونی این حکومت رو ببینه...
راستی من پیشبینی کردم تا سال 2012 کار این حکومت تمومهمی گن 2012 اخرالزمون هم هست

آسمان دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:51 ق.ظ http://skyradio.blogfa.com

خبر بسیار دردناکی بود.
خداوند روحشون رو قرین رحمت کنه.
واقعا چه اهمیتی داره که برای انتشار خبر فوت ایشون از هیچ لقبی براشون استفاده نکردن. مهم اینه که همیشه توی یادها و قلب های سبز به عنوان یه انسان آزاده و شجاع باقی می مونند.
خداوند رحمتشون کنه.

چپ دست دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ق.ظ

روحش شاد

تروووووووووووووووووخدا آدرستو برام بذااااااااااااااااااااااار :-(

جودی آبوت دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:19 ب.ظ http://www.sudi-s.blogsky.com

فقط می تونم بگم : خدایا کمکمون کن و تنهامون نذار

ممول دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

سلام آفتاب جون.
پستت رو دیروز خوندم. خواستم برات کامنت بذارم اما اکانت اینترنتم تو شرکت تموم شد.
دیروز صبح تا رسیدم شرکت یکی از همکارم زنگ زد و این خبر رو بهم داد. خیلی ناراحت کننده بود. دیشب اخبار رو که دیدم خیلی بهم ریختم. آفتاب دیدی چه پیامی داد؟ هنوز دارم حرص می‌خورم. متاسفم که بعضی از آدم‌ها اینقدر بی تفاوت از کنار همه چیز می‌گذرند.
روحش شاد باشه.
تو هم مواظب نوشته‌هات باش. می‌دونم شرایط سختیه

کتایون دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:25 ب.ظ http://www.daysofourlives.blogfa.com

ایول...
قالب وبلاگت درست اومد.یوهوووووو
چه وب خوشگلیه اینجا...
وای آفتاب دارم میمیرم از سر درد.
متولد چه سالی هستی؟ایول منم یک ساله تدریس میکنم.
موفق باشی.

اورانوس دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام عزیزم
خیلی شرمنده ام که دیر اومدم ولی باور کن حال منم خوب نبود البته هرچقدرم حالم بد بود نباید دوست عزیز و مهربونم تنها میذاشتم امیدوارم منو ببخشی
خیلی ناراحت شدم ولی گلم خوب باید تحمل کنی انگار رسمه که عاشقا به عشقشون نمی رسن
امیدوارم تو همه مراحل زندگی موفق و سربلند باشی
مواظب خودت باش نازنین مهربونم

هما دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:35 ب.ظ

آفتاب جان مراسم تشییع جنازه جالبی داشت. چه جمعیتی!!! تو دهنی از این بزرگتر نمیشد به این مسئولا نمیشد زد.
راستی آفتاب جان حالا که دیگه درست حسابییی آپ نمیکنی میشه باهم بیشتر آشنا بشیم؟؟ مثلا تو فیس بوک، ای میل و ..
آدرس من:
homa_r66@yahoo.com
تو فیس بوکم به اسم homa rafieian هستم.
خوشحال میشم بیشتر باهم دوست باشیم.
بوووووووس

تینا سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ق.ظ

متاسفم واقعا... آفتاب اوضاعم خیلی اینروزها بهم ریخته است.... شک این خبر هم کم چیزی نبود... دوستت دارم اما همچنان

۰۳۰۳۱۱۱۲ سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:02 ق.ظ http://03031112.blogfa.com

سلام آفتاب قشنگم
متظری مرد بزرگی بود ..

مرسی بابت تبریک و اینا دومس جونم

اینجا از این شکلها نبود من هی می خواستم ماچت کنم . الانم که هست شکل ماچ نیست ؟

بگو چکار کنم

فاطمه سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:25 ق.ظ

سلام افتاب جان خوبی گلم؟؟؟؟

ممول سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ب.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

دیگه سراغی از ما نمی‌گیری...

03031112 سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:54 ب.ظ http://03031112.blogfa.com









ماچ



آفتاب جون خونه ما که خلوت خلوت بود منم کتاب می خوندم . محمد هم خونه خالش اینا دعوت بودن
البته یه سر اومد دم خونه ما کارت سوختو از بابام گرفت .!!!!

می بینی دومس جونم ؟؟؟؟

تینا سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:12 ب.ظ

جیگر خودمی خانوم خوشگله و من بیصبرانه منتظرم... بوووووووووووووووووووس

ممول سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:25 ب.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

سلام عزیزم.
عدت کردم وقتی میام کامنتهام چک کنم اول دنبال اسم تو بگردم. کامنتهات حتی اگه یه سلام هم که باشه به من کلی انرژی مثبت می ده.
به خدا اگه آدرست رو داشتم میومدم پیشت. اون وقت می‌شد بهترین شب یلدای عمرم.
ببخشید که خودخواه شدم.
مرسی که مثل همیشه کنارمی.

گلکسی سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ب.ظ

سلام افتاب عزیز
خوبی؟
یلدات مبارک
اون شب که ی پست در اوج عصابیت گذاشتی و گفتی دارم میرم میدون فاطمی انگار...دقیق یادم نیست کجا...بعد نوشتی که برگشتنم دست خدا س و فعلا بای من خیلی ناراحت شدم خداییی
ولی بعد که دیدم متنت تغییر کردم
و الان دیدم تو وب اومدی نظر دادی کلی خوشحال شدم که هنوز افتاب عزیز اینجاس
من همیشه فکر کنم اولین خواننده مطلب جدیدت هستم ولی ممکنه که کامنت نذارم
ایشالا من درسم که تموم تو بیا پیشم مجانی...قول هم میدم بدون درد باشه !‌چون من خودمم جز اونایی بودم که از دندانپزشک ی جورایی وحشت داشتم

امیدوارم که هر جا هستی خوب و خوش باشی
و این وبلاگ اپ بشه !
مواظب خودت باش

[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ب.ظ http://sorooshgroup.blogfa.com

سلام
اینقدر به خودم فکر می کنم که به یاد منتظری نیستم.اینقدر بعضی از وقتها از چیزهایی که در اطرافم میگذره شوکه میشم که منتظری یادم میره.
آرزو....آرزو....آرزو
اینقدر گاهی اوقات از خوندن یه پست توی وبلاگ یه عزیز دلخور میشم که منتظری یادم میره.اونقدر مثل اتللو میشم...اونقدر شک میکنم که منتظری یادم میره.کاش میشد علامت خصوصی گذاشت.اما تو بدون که این کامنت خصوصیه.

آوامین سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.mandelto.blogfa.com

سلام آفتاب عزیزم ...
خوبی خانومی ؟
آفتاب تو منو نشناختی نه؟
سوگند ماندلتو یادته ؟!
خب من همونم دیگه دختر خوب ...اسمم عوض شده و نام وبلاگم ...
وقتی وبلاگتو بستی و رفتی خیلی ناراحت شدم که دیگه بهت دسترسی ندارم ...
یکی دو باری هم از رویا حالت رو پرسیدم ...
تا اینکه توی وبلاگ جدید رویا اتفاقی روی اسم وبلاگی کلیک کردم که وقتی واردش شدم دیدم بلههه این همون آفتاب عزیزه...
میفهمم آفتاب جان ...من ...تو...رویا و خیلی های دیگه این لحظه رو دیدیدم و لمس کردیمو میکنیم ...تو الان توی نقطه ی اوج بحران هستی و دعا میکنم آرووم شی و این مرحله سخت رو بگذرونی و بهترین و درست ترین تصمیم رو بگیری و بهترین ها و زیباترین که خیر و صلاحته برات پیش بیاد ...
میگذره آفتاب...میگذره عزیزم ...سخته ...سوز داره ...اما میگذره ...
از بابت تبریک شب یلدا مبارک ...
ببخش که چند وقته کلا وقت نمی کنم برای کسی کامنت بذارم و یا حتی بدتر کسی رو بخونم !نمی دونم خوندی توی وبم یا نه درگیره اساس کشی هستم و خیر سرم کنکور !
اونم چه اساس کشی و چه کنکوری ...
مواظب خودت باش آفتاب جان ...مرسی که میای پیشم ...
بوسسسسسسسسس

رویا چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ق.ظ

سلام گلم
تنها عمامه به سری که دوستش داشتم منتظری بود
برای من یه جورایی شبیه ماندلا و گاندی بود اما مثل همیشه مردم ایران دیر شناختنش
چرا دیگه نمینویسی گلم؟
مگه همه چی روبراه نشد؟

ممول چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

آفتاب دارم دیوونه می‌شم. دیشب با مامان و بابا بحث می‌کردم. هیچ کس به فکر ما و هدف ما نیست. نمی‌دونی توی خونواده‌ سنتی فکر چی دارم می‌کشم. مشکل جامعه یه طرف و مشکل با خونواده‌ها یه طرف. این که فکر می‌کنن این همه جوون دارند به خاطر این که بی‌بند و باری داشته باشن کشته می‌شن خیلی احمقانه‌ست.
اعصابم بهم ریخته آفتاب

03031112 چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:51 ق.ظ http://03031112.blogfa.com

دومس جون خیلی بهم فشار میومد اما ارزش داشت
چون شکلکهای تو خیلی بامزه هستن

کلا من عاشق شکلکم

مرسی بهم گفتی عاقلم و اینا خوچال شدم
اینا خیلی از من تعریف نمیکنن

جدی جدی تو واسه موضوع به این بی اهمیتی دعوا می کنی؟؟؟؟

از دید دیگه ای نگاه کن ببین مثلات اگه پاشن بیان که حیرون بازیه هی باید خونه و اینا رو جم و جور کرد اینجوری هر کسی تو خونه خودشه

اورانوس چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ق.ظ http://www.oranoosezamini.blogfa.com

سلام عزیز مهربونم
یلدای شما هم مبارک ان شاالله همیشه و همه جا موفق و سربلند باشی

پسرک آبنبات فروش چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:31 ب.ظ http://lollipop01985.blogsky.com/

کجایی؟ زندگی شیرین شده یا نه.شب یلدا چطور گذشت.امیدوارم از پارسال بهتر بوده باشه البته مسلما به پیارسال که نمیرسه.

یک زن چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:18 ب.ظ

این چرا شکل بوووس نداره ؟

شازده خانوم چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:46 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

امسال خیلی اتفاقها دیدیم

ممول چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:46 ب.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

آفتاب جان
درد من هم اینه که وقتی براش سند و مدرک میارم و می‌فهمن که دارن اشتباه می‌کنن میگن اصلاْ به ما چه؟ به تو چه؟ اون وقته که دعوای ما تازه شروع میشه که اگه بگیرنت فلانت می‌کنن. آبروی ما رو می بری.
آخه درد یکی و دوتا که نیست.
به خدا خل شدم از دستشون.

هما چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:36 ب.ظ

واقعا مصاحبه اش تو بی بی سی جالب بود.
حالا هم که نامردا ترسیدنو مراسم سوم و هفتمشو کنسل کردن.

راستی اون کامنتمو دیدی؟؟

آره عزیزم.کامنتت رو دیدم.ولی نمی دونستم کجا جواب بدم چون خصوصی بود! منم خوشحال می شم اگه بتونیم این کارو بکنبم.توی همون فیس بوک ادت کردم.
می بوسمت.

خانومه دوست:) چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:56 ب.ظ

سلام خانوم خوبی؟
من هم به شما تسلیت می گم
نمی دونم چی باید بگم به جز یه کلمه: حیف...
ممنونم که بهم سر زدی خانومی
راستی از جوجو چه خبر بعد از اون پست طوفانی پایین چیزی ازش ننوشتی؟

نیلوفرانه چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ب.ظ http://nilooofaraneh.blogfa.com/

آفتاب بانوی نازنینم سلام
درود بر روح پاک ایشان که پاکباخته رفت
حیف از کسانی که او را ناشناخته از دست دادند
عزیزِ مهربانم دلشادی و سلامتی ات را از خدای مهربانم آرزومندم
می بوسمت
در پناه دوست باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد