برای تو...

با احترام به شاملوی بزرگ این شعر بزرگ را به تو تقدیم می کنم...عشق بزرگ!!

من و تو یکی دهانیم

که با همه ی صدایش

به زیباتر سرودی خواناست.

من و تو یکی دیدگانیم

که دنیا را هر دم

در منظر خویش

تازه تر می سازد.

نفرتی

از هر آنچه بازمان دارد

از هرچه محصورمان کند

از هر آنچه واداردمان

که به دنبال بنگریم،

دستی که خطی گستاخ به باطل می کشد.

من و تو یکی شوریم

از هر شعله ای برتر

که هیچ گاه شکست را بر ما چیرگی نیست

چرا که از عشق

روئینه تنیم.

و پرستویی که در پناه بام آشیانه کرده است

با آمد شدنی شتابناک

خانه را

از خدایی گمشده

لبریز می کند...

دوستت دارم...مثل همیشه...

 

نوشته شده توسط آفتاب در ساعت 11 بعد از ظهر  17 پرتو

دوشنبه 2 مهر1386

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد