I should be glad of another death...

تا حالا تجربه کردی آشتی بعد از یه دعوای جانانه و سخت و جدی که فکر می کنی دیگه بعدش همه چیز تمومه چه حاااااااااااااااااالی میده؟!!انگار که دوباره متولد شده باشی!!و این فرصتو بهت داده باشن که اشتباهات گذشته تو تو این تولد دوباره تکرار نکنی...چه حس دلنشینیه جوجوی نازنینم!!... خوشحالم که با هم تجربه اش می کنیم...ولی امیدوارم دیگه تکرار نشه!!

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به جویبار که در من جاری بود

به ابرها که فکرهای طویلم بودند

به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من

از فصل های خشک گذر می کردند...

می آیم، می آیم ،می آیم

و آستانه پر از عشق می شود

و من در آستانه به آنها که دوست می دارند

و دختری که هنوز آنجا

در آستانه ی پر عشق ایستاده

سلامی دوباره خواهم داد...

فروغ فرخ زاد...

نوشته شده توسط آفتاب در ساعت 3 قبل از ظهر 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد